ما با ارایه این مقاله قصد نداریم شما را مدام شاد نگاه داریم، بلکه بیشتر مایلیم تا به جای احساس ناراحتی، خشم، افسردگی و اضطراب، حداقل یک یا چند بار در روز شادی را حس کنید.
به چند نکته زیر توجه کنید. لازم نیست همه نکات را رعایت کنید به آن مواردی بپردازید که بیشتر برایتان کارساز است.
در
لحظه باشید! به طور مثال بهتر است که هنگام صرف شام با خانواده به جای
نگرانی برای قرار ملاقات روز آینده با پزشک تان، به غذا، جمع خانواده و
صحبت تان فکر نمایید.
پیش بینی احساس شادی،
میزان هورمون "اندروفین" و هورمون های دیگری را که به خوشی و آرامش شما می
انجامد افزایش می دهد و در عین حال تولید هورمون اضطراب را کاهش می دهد.
دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا 16 نفر را که همگی معتقد بودند، تماشای یک
فیلم برای آنها خنده دار
بود را مورد بررسی قرار دادند. سه روز قبل به نیمی از آنها گفته بودند که
این فیلم کمدی است. این دسته از افراد قبل از تماشای این فیلم متوجه
تغییرات بیولوژیکی در بدنشان شدند. وقتی به تماشای فیلم پرداختند، میزان
هورمون اضطراب در بدنشان به طور چشم گیری کاهش یافت. این در حالی بود که
میزان هورمون های شادی بخش افزایش داشت.
بهتر است که روزانه برای مدتی کوتاه استراحت کنید و شب ها هم در حالی که کتاب می خوانید و حداکثر تا ساعت 10 شب، به رختخواب بروید و بخوابید. این راهکار برای بهبود خلق و خو و نیز چشم اندازتان نسبت به زندگی مؤثر است.
تحقیقات حاکی از آن است که شنیدن موسیقی آرام قسمتی از مغز را فعال می کند که باعث شادی می شود. در ضمن این راهکار به کسب آرامش هم می انجامد.
این
روش به طور آزمایشی در گروهی از افراد بالغ در حین عمل جراحی چشم انجام شد
و نتایج نشان داد که این افراد نسبت به کسانی که در سکوت عمل شده بودند،
تعداد ضربان قلب، فشار خون و فعالیت قلبی کمتری داشته اند.
با
وجود شلوغی میز کارتان که پر از کاغذ، مجله و صورت حساب است، یا کابینت
آشپزخانه تان که بسیار نامنظم است و نیز دفترچه چک تان که در طی 6 ماه
اخیر هنوز تسویه نشده، نمی توانید تمرکز کنید و نفس عمیق بکشید.
به علاوه با انجام کارهای تکراری روزانه مثل جارو زدن، گردگیری و شستشوی زمین هم می توانید به آرامش و شادی برسید(البته فقط در صورتی که این کارها را با تمرکز کامل انجام دهید).
کارهایی را که در اولویت نیستند و از آنها لذت نمی برید را از برنامه زندگی خود حذف نمایید.
هیچ
چیز بهتر از این نیست که وظایف تان را بنویسید. این کار باعث می شود تا
اهداف تان را شناسایی کرده و تنش و نگرانی را از وجودتان دور کنید. سپس
مطمئن شوید که آیا همه وظایفتان را به خوبی انجام داده اید.
دکتر
"ادوارد سوئارز" یکی از استادان روان پزشکی در دانشگاه دوک معتقد است:
"افرادی که در یک زمان به انجام چند کار می پردازند، بیشتر به بیماری فشار خون مبتلا می شوند."
زمانی
که با تلفن صحبت می کنید، به جای انجام همزمان شستشوی لباس ها یا نظافت
آشپزخانه، بهتر است به راحتی بنشینید و به مکالمه خود تمرکز کنید و نیز
زمانی که با کامپیوتر کار می کنید به کار یا پروژه دیگری نپردازید.
بهتر است که ابتدا کار نخست را به اتمام برسانید سپس به کار دیگری بپردازید.
همان
طور که تنفس هوای تازه و انجام حرکات ورزشی باعث کاهش اضطراب می شود و فرد
را سرحال و سرزنده می کند، انجام امور باغبانی مثل زدودن علف های هرز باغ
یا باغچه، تماشای رشد دانه ای که به گیاه تبدیل شده و گل می دهد و نیز هرس شاخ و برگ درختان که ممکن است فقط چند ساعتی وقتتان را بگیرد، نیز حس شادی و آرامش را در وجودتان زنده می کند.
برای
یک هفته هیچ روزنامه ای را نخوانید، به هیچ اخباری گوش نکنید و به عناوین
اخبار هم اهمیت ندهید، با این کار از دنیای پُر تنشی که این خبرها برای ما
ساخته اند دور می شوید. در عوض زمانی را به عبادت، پیاده روی، شرکت در
کلاس های یوگا یا مدیتیشن اختصاص دهید.
دکتر "دیوید مایر" استاد روان شناسی دانشکده "هوپ" هلند معتقد است "پس از بررسی های بسیار به این نتیجه رسیدیم که افراد با ایمان
شادتر از کسانی هستند که پایه های اعتقادی سست دارند و بهتر می توانند با
مشکلات و ناراحتی ها مقابله نمایند. اعتقاد و ایمان به زندگی بسیاری از
افراد معنا می بخشد، قدرت پذیرش آنها را زیاد می کند، آنها را به عالم
معنویت و دنیایی غیر از دنیای مادی سوق می دهد."
افرادی
که روزانه زمانی را به تفکر در مورد نعمت هایی که خداوند به آنها عطا کرده
(مثل سلامتی، دوستان، خانواده، آزادی، تحصیلات و...) اختصاص می دهند،
بسیار شاد و سرحال اند.
بوییدن گیاهان یکی از راهکارهای مؤثر در کاهش اضطراب و ایجاد شادی است.
یکی
از تحقیقات نشان داد افرادی که در معرض بوی گیاه رزماری قرار گرفتنه
بودند، کاهش قابل توجه ای در اضطراب داشته اند، آگاهی شان بیشتر شده و
سریع تر هم به حل مسایل ریاضی می پرداختند. از طرفی بوییدن گیاه استوخودوس
هم باعث افزایش دسته ای از امواج مغزی می شود که آرامش را در بدن تقویت می
کنند.
مساجد، امامزاده ها، مزارهای ائمه و علمای دین، کتابخانه، موزه و باغ ها دنیایی از آرامش هستند و برای مقابله با دنیای پر از تنش امروزی بسیار کار سازند.
در ضمن، می توانید مکان های مناسب و آرامی را که به منزلتان نزدیک است انتخاب کنید و در مواقع ناراحتی به آنجا پناه ببرید.
کمک کردن به دیگران باعث می شود تا بسیاری از مشکلات خودتان هم برایتان حل شود و در ضمن باعث ارتباط اجتماعی بیشتر نیز می گردد.
از آنجایی که افراد شاد بیشتر از دیگران مایل به کمک دیگران کمک هستند، هم یاری با دیگران، شادی و رضایت فرد را افزایش می دهد.
یکی
از تحقیقات حاکی از آن است که کمک داوطلبانه باعث افزایش شادی، رضایت از
زندگی، عزت نفس، تسلط بیشتر به زندگی، سلامت بدنی و کاهش اضطراب می شود.
با وجود این که بهترین پادزهر برای درمان اضطراب ارتباط با دیگران است، اما گاهی اوقات تنهایی
برای واکنش بهتر نسبت به مشکلات، لازم و ضروری است. شما می توانید به
تنهایی پارک بروید یا به تماشای یک فیلم خوب بپردازید و یا ساده تر اینکه
به کتاب داستان هایتان و یا لوازم قدیمی نگاهی بیندازید.
یکی
از تحقیقات انجام شده در مورد 1300 نفر حاکی از آن است که کسانی که دوستان
نزدیک و صمیمی بیشتری دارند، نسبت به آنهایی که فقط یک یا دو دوست صمیمی
دارند، فشار خون، چربی و قند خون و هورمون اضطراب شان کم تر است.
به طور کلی زنان بیش از مردان از روابط دوستانه خود با خانواده و همسرشان لذت می برند.
بسیاری
از بررسی ها این نکته را خاطرنشان می کند، افرادی که احساس تنهایی و
اضطراب دارند و گوشه گیری می کنند، 3 تا 5 برابر بیشتر از کسانی که به
دیگران محبت می کنند، (با دیگران صمیمی هستند و به خوبی ارتباط برقرار می
کنند)، بیمار می شوند و زودتر مرگ به سراغ شان می آید.
منبع:تبیام
آنجه در اینجا مشاهده می کنید راههایی
برای افزایش میزان شادی شماست فقط هر چند روز آنها را مرور کنید یا آنها
را به خاطر بسپارید تا اثر بخشی آنها را دریابید.
خوشحالی و غمگینی را می توانید خود
انتخاب کنید. پس خوشحالی را انتخاب کنید.
هر روز سه انسان را ستایش کنید.
در صورت امکان طلوع خورشید را تماشا
کنید.
اولین نفری باشید که سلام می کنید.
اگر افرادی را دوست دارید، برای گفتن
آن وقت را تلف نکنید.
با همه به گونه ای رفتار کنید، که
دوست دارید با شما رفتار کنند.
هیچگاه تسلیم کسی نشوید و آنگاه است
که معجزه رخ می دهد.
سعی کنید هر روز اسم افرادی را به
خاطر بیاورید.
از نطر فکری خشن و از نظر احساسی نازک
دل باشید.
از آنچه باید مهربانتر باشید.
بدانید یکی از بزرگترین نیازهای محیطی
نیاز به قدر دانی است.
به قول خود وفا کنید.
یاد بگیرید حتی زمانکه احساس خوبی
ندارید، خود را بشاش نشان دهید.
هر چیز بهتری را که پیدا می کنید رها
کنید.
به خاطر داشته باشید برنده ها کارهایی
را انجام می دهند که بازنده ها می خواهند آن کار را انجام دهند.
وقتی به سر کار خود می رسید، اجازه
دهید اولین چیزی که به زبان می آورید باعث افزایش روحیه همکارانتان شود.
تحت تاثیر اهدافتان زندگی کنید.
کلنجار ررفتن با گذشته را متوقف کنید.
خوب بزن بریم
خودتان را دوست داشته باشید! خود
را دوست بدارید تا بتوانید دیگران را دوست داشته باشید، باید عیوب و نقاط
ضعفی را که موجب ناتوانی و ضعف ما میشود شکار کرده و اعتماد به نفسمان
را دوباره به دست آوریم...
آیا شباهتی بین شما و
تصاویر جدید شخصیتهایی که در مجلات به چاپ میرسند، وجود ندارد؟ آیا
کارمند رسمی ادارهای که در آن کار میکنید، نیستید؟ اهمیت چندانی ندارد،
یاد بگیرید خودتان را همانگونه که هستید دوست بدارید. امروزه داشتن اعتماد
به نفس و خود را تایید کردن، امری دشوار است، به دلیل آنکه، این اطرافیان
ما نیستند که ارزش ما را پایین میآورند، بلکه اغلب خود ما هستیم که تمایل
داریم از ارزش خود بکاهیم. با این وجود، عشق ورزیدن به خود یکی از
مهمترین کلیدهایی است که موجب اعتماد به نفس دوباره شده و سبب میشود تا
انسان با خود آشتی کرده و ارتباط مجدد برقرار کند، افکار و احساسات خود را
به راحتی با دیگران در میان گذارد و خوشحال و راضی باشد.
«خود
را دوست بدارید تا بتوانید دیگران را دوست داشته باشید»، باید عیوب و نقاط
ضعفی را که موجب ناتوانی و ضعف ما میشود شکار کرده و اعتماد به نفسمان را دوباره به دست آوریم.
افکار منفی را متوقف کنید: نه،
همسایه شما، به شما چپچپ نگاه نکرده است، همکارتان هم پشتسر شما حرف
نمیزند... تمام این ترسهای کوچک و بیاساس جلوی رشد و شکوفایی شما را
میگیرد و نمیگذارد که روی مسائل مهم و اساسی زندگی تمرکز داشته باشد.
بزرگنمایی نکنید: آیا
هر اشتباه و یا گفتار نادرستی از نظر شما بیاندازه بزرگ و غیرقابل تصور
است؟ به نظر میرسد که همه این عوامل به راحتی بتوانند از ارزش و اعتبار
شما کم کرده و در نهایت به شکست شما منجر شوند، اما تا کی میخواهید نقش
یک قربانی همیشگی را بازی کنید. باید خود را از این تنگنا و دور باطل خارج
کنید.
خود را با دیگران مقایسه نکنید: میگویند مرغ همسایه غاز است!
اگر فقط محسنات دیگران را درنظر بگیرید، این عمل مانع از آن میشود تا
نکات مثبت و ارزشهای خود را ببینید. حس انتقادجویی خود را تا حدی به کار
بیندازید، خواهید دید که دیگران آنطورها هم که به نظر میرسند، کامل و
عالی نیستند. عدم اعتماد به نفس سبب میشود تا شخص عیوب و نقاط ضعف خود را
زیر ذرهبین برده و بزرگ نشان دهد و روی محسنات و نقاط مثبت وجودی خویش،
ماسک زده و آنها را از دیده دور نگه دارد. بنابراین لازم و ضروری است که یاد بگیریم در حالی که نکات مثبت و محسنات خود را شناسایی میکنیم، نقاط ضعف و عیوب را در جای خود بررسی کنیم. در اینجا تمرین سادهای برای شناسایی نکات مثبت پیشنهاد میکنیم:
ـ در مکان ساکت و آرامی بنشینید، بدون تلفن، با یک کاغذ و قلم.
ـ به آرامی نفس عمیقی بکشید.
ـ به محض آنکه احساس کردید آمادهاید، در کمتر از ? دقیقه، ?? تا از محسنات و نکات مثبتتان را روی کاغذ بیاورید.
ـ بعد از گذشت مدتی، نتیجه هرچه که باشد، سؤالات زیرا را از خود بپرسید:
آیا
احساس بدی به شما دست داد؟ در برابر این لیست چه حسی داشتید؟ آیا از اینکه
به وجود این نکات مثبت در خود پی بردهاید، احساس ناراحتی میکنید؟ آیا
قانع شدهاید که صاحب این کمالات هستید؟
این تمرین را دوباره انجام دهید تا جایی که متقاعد شوید صاحب این محسنات هستید. برای خود باوری نیاز به تمرین و تکرار دارید.
به ارزشهای خود احترام بگذارید: برای
آنکه خودتان باشید، احتمالا باید یاد بگیرید که ارزشهای خود را شناخته و
به آنها احترام بگذارید و حتیالمقدور اصول و قوانینی که برخلاف ارزشهای
شما هستند را برخود تحمیل نکنید؛ مثلا اگر شما فرد فداکاری هستید و مایلید
که خود را وقف کمکرسانی به دیگران کنید، مطمئنا اگر در بخش امور اجتماعی
و مددرسانی فعالیت کنید، استعدادهای شما در این بخش شکوفاتر خواهد شد تا
اینکه در یک سرویس تجاری مشغول به کار شده و مجبور باشید هر روز با خود و
دیگران سر و کله بزنید، چرا که اگر به مدت چند ماه و یا حتی چند سال
بتوانید خود را تغییر داده و اصولی را که برخلاف معیارها و ارزشهای شما
هستند به خود تحمیل کنید، به سختی میتوانید برخلاف ذات و طبیعت خود، تا
ابد به این منوال ادامه دهید. این اصل همواره شما را در انتخابهایی که در
زندگی پیشرو دارید راهنمایی میکند.
آشتی با گذشته: سرگذشتهای
خانوادگی، همچون بار سنگینی است که میتواند اعتماد به نفستان را تا حد
زیادی محدود کند. شاید احساس میکنید که پدر و مادرتان، در دوران کودکی
شما، آنطور که باید و شاید از شما حمایت نکردهاند و یا حتی جلوی پیشرفت
شما را گرفتهاند؟ (چوب لای چرختان گذاشتهاند) قبل از هر چیز به خود
بگویید که هر فردی سعی دارد تا نقش و وظیفه خود را تاجایی که در توان دارد
به نحو احسن انجام دهد. آنها هرگز نخواستهاند تیشه به ریشه شما زده و روحیه شما را خراب کنند، اما
آنها میتوانند تصمیم بگیرند تا رفتارهایشان را جبران کرده و از طریق شما
موفق شوند. در آخر، عشق ورزیدن به خود، یکباره صورت نمیگیرد. باید برای
موفقیت و پیشرفت در ساخت شخصیت خود، قدمبهقدم و به تدریج به سمت آن حرکت
کرد.
روشی برای مبارزه با افسردگی: تایید
و احترام گذاشتن به خود، از اهمیت زیادی برخوردار است. نه فقط برای آنکه
بدانیم در این دنیا مکانی هم برای ما وجود دارد؛ بلکه به این دلیل که در ذهن خود ، مکانی به خود اختصاص داده و برای خودمان نیز ارزش قائل شویم. افرادی که در رفتارشان، تایید، احترام و اعتماد به نفس وجود ندارد، اغلب، خیلی بیشتر از افراد دیگر دچار افسردگی میشوند. فراگیری احترام گذاشتن به خود روشی برای مبارزه با افسردگی است، یا به عبارتی، میزانی برای سلامت روانی است.
منبع: ندای مشاور
دوست داشتنی شوید
داشتن
1- ظاهری آراسته داشته باشید:
تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب میکند.
بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی میافتند
و خود را به شکلهای عجیب و غریبی درست میکنند. مهمترین مسئله این است که
مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید.نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ،
مثبت و تأثیرگذار شما را ضایع میکند. فرزندی که همیشه پدر و مادر خود را
آراسته و با ظاهری مرتب میبیند، ظاهر آراسته فردِ ناآشنا او را
نمیفریبد. چون ممکن است جذب ظاهر آراسته کسی شوند که تأثیر منفی او از
اثرات مثبتش به مراتب بیشتر باشد.
3- نرم و ملایم سخن بگویید:
هنگامی که نرم و ملایم صحبت میکنید افراد را جذب خود میکنید و به راحتی
میتوانید بر روی آنها تأثیر بگذارید. آدمهای خشن و داد و بیدادی افراد
مناسبی برای اطمینان کردن، نیستند.
به دنبال اهداف مشخصی بودن و به آنها رسیدن اعتماد به نفس زیادی به ارمغان میآورد و جذابیت از وجود چنین شخصی موج میزند.
5 - زیاد شوخی نکنید اما بسیار تبسم کنید:
شوخی فراوان از انرژی ذهنی و جذابیت شما میکاهد چرا که شوخی فراوان به
تدریج مرزهای لازم بین افراد را از بین میبرد .متبسم باشید که تبسم به
چهره شما جذابیتی عمیق و ژرف میبخشد. در تبسم، سنگینی و متانت و جذابیت
است.
6 - قاطعیت یعنی جذابیت:
کسانی که شخصیت قاطعی دارند و هدفها و ارزشهای معینی دارند، بدون
استثناء میتوانند افراد جذابی باشند. زیرا شخصیتهایی جذاب و
تأثیرگذارند که بسیار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف
مشخصی بودن و به آنها رسیدن اعتماد به نفس زیادی به ارمغان میآورد و
جذابیت از وجود چنین شخصی موج میزند.
منبع:تبیان
1
- تصور کن که هر روزِ تو مانند روزهای تعطیل است.چنان کن که گویی خلق و
خوی روز تعطیل را داری. با این کار تنش ها رخت بر می بندند.
2 -
وانمود کن که آرام هستی: ویژگی های فردی آرام را به خود بگیر. بگذار
دیگران شما را آرام ببینند. با این کار اندک اندک شخصیتی آرام می یابی.
3
- اثر صندلی ای که به شما تن آسانی می دهد و شما را دچار رخوت نمی سازد ،
شگفت انگیز است. صندلی خوب برجان شما اثر می نهد. بهترین انتخاب شما صندلی
ای است که پشت شما را حمایت می کند تا راست بنشینید.
4 - دویدن یکی از پادزهرهای مفید در برابر تنش است. نیازی به تمرین ندارد، و تأثیر آن در نخستین دویست مترپدیدار می شود.
5 - به زیبایی بیندیش. زیبایی به هر جا آرامش می آورد، چه دست ساز انسان و چه طبیعی.
6 - آن چه خواب را و در نتیجه آرامش را آشفته می سازد الکل و قهوه است .
7 - انجام برخی تمرین ها گاه مشکل است ؛ اما پیاده روی ، آسان و شادی بخش است. پیاده روی را هر روز تکرار کن.
8 - هر وعده غذا خوردن را با چیزی خام شروع کن: میوه یا سبزی . با چنین کاری آرامش را افزون و غذاها را هماهنگ می سازی.
9 - پا را مرطوب و با روغنی خوب ماساژ بده. از این راه آرامش فرا می رسد.
10
- رانندگی کاری پر تنش است. حتی اگر از رانندگی لذت می بری ، گاهی آن را
کنار بگذار. در صندلی عقب بنشین و بگذار در طول سفر آرام یابی.
11 -
آنچه در زندگی روزانه بدان می پردازید و اندک ترین چیزی که از آن خود می
کنید ، باری است بر شما؛ همین اندک هاست که با تنش همراه اند.
12 - به کاری بپردازید که دست یافتنی است. کارهای دیگر را به دیگران واگذارید.
13
- برای تعالی خویش، نسبت به دیگران مؤدب باشید. پاسخ متقابل که غالباً
وجود دارد، چندان مهم نیست. آنچه مهم است احساس خوبی است که به شما دست می
دهد.
14 - تفاوت ها را بشناس: تفاوت زیستن و زندگی کردن را.
15 - در سردی آرامش نیست، ساییدن دست ها گرمی را پدید می آورد و در پی گرمی آرامش فرا می رسد.
منبع:تبیان