1- جلوی گریه خود را نگیرید و گه گاهی گریه کنید.
2-
دست کم روزی 15 دقیقه را در سکوت بگذرانید و به نیازهای واقعی خود و نیز
چیزهایی که دارید فکر کنید. سکوت عصاره ی آرامش است، با زور نمی توان آن
را ایجاد کرد، باید زمانی که فرا رسید آن را بپذیرید. اگر برایتان امکان
دارد دست کم روزی یک ساعت، تنها به اتاقی بروید و در را به روی خود ببندید.
3- افراد آرام به خود می گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی توان کرد، آنگاه از فکر ادامه زندگی لذت می برند.
4- وقتی احساس می کنید که سرتان پر از فکرهای جور و واجور است و جای خالی در آن نیست، با قدم زدن، آنها را پاک کنید.
5-
اگر نتوانید کسی را ببخشید، افکار خشمگین تان شما را برای همیشه با این
افراد مرتبط خواهد کرد. شاد کردن دیگران، باعث آرامش می شود.
6- آرامش را از کودکان بیاموزید، ببینید که چگونه در همان لحظه ای که هستند، زندگی می کنند و لذت می برند.
7- از همان که هستید راضی باشید، در این صورت احساس آرامش بیشتری می کنید.
8- هرچه اکسیژن بیشتری به شما برسد، آرام تر خواهید شد، خوب است در محل کار و زندگی خود گیاهی نگه دارید.
9- مهم نیست که با شما مؤدبانه برخورد کنند یا نه، برخورد مؤدبانه ی شما، باعث ایجاد آرامی و احساس خوبی در شما خواهد شد.
10-
سرعت حرکت شما با احساستان رابطه ای مستقیم دارد، آرام راه بروید و حرکات
بدن خود را آرام تر کنید، طولی نمی کشد که آرام خواهید شد. گاهی می
توانید برای رسیدن به آرامش، دراز بکشید، عضلات خود را شل کنید و به هیچ
چیز فکر نکنید.
11- با حرکات آرام و صحبت کردن شمرده، احساس آرامش
را به جمع منتقل کنید. آیا تا به حال فرد آرامی را دیدید که با صدای بلند
صحبت کند؟
12- با شوخ طبعی به آرامش خود کمک کنید.
13- راحتی، یکی از عناصر مهم آرامش است، مثل دمای مناسب، صندلی راحت و لباس و کفش راحت.
• هر چند وقت یک بار ساعتتان را کنار بگذارید و خود را از فشار زمان نجات دهید.
• در آوردن کفشها به کاهش فشار عصبی کمک میکند.
• فشردن یک توپ کوچک، تنشهای عصبی را که در انگشتان و دستهای شما متمرکز شدهاند، خالی می کند.
• لباسهای گشاد و راحت، باعث ایجاد راحتی و احساس آرامش می شود.
14-
لحظه های زیبای زندگیتان را بنویسید و از آنها عکس و فیلم بگیرید، سپس
بیشتر وقتها آنها را به یاد آورید و درباره شان فکر کنید و لذت ببرید.
15-
هوای دریا، آب شور و صدای امواج، همگی باعث آرامش می شوند، مسافرت به
سواحل دریا را فراموش نکنید. تماشای ماهی ها مثل خیره شدن به دریا، در
شما ایجاد آرامش می کند، زیرا ماهیها آرام شنا می کنند و آرام تنفس می
کنند.
16- آهسته غذا خوردن و جویدن، باعث تجدید قوای فکری و احساس آرامش خواهد شد.
17- برای تأثیر بیشتر و رسیدن به آرامش، در خود متمرکز شوید و آرام نفس بکشید.
18-
تمرین کنید که آرامتر از حد معمول صحبت کنید، این کار خود به خود ضربان
قلب و تنفستان را کم می کند و به شما اجازه میدهد، ذهن و فکرتان را از
بسیاری مسائل پاک کنید.
19- اگر به عقاید مذهبی و معنوی پایبند
باشید، به یکی از با افتخارترین روشهای رسیدن به آرامش خاطر رسیده اید،
آنگاه می توانید بگویید، الا بذکر الله تطمئن القلوب . اگر از خدا دور افتادهاید، اکنون زمان آشتی است. داشتن یک تکیه گاه معنوی در حد تعادل موجب آرامش می شود.
20- احساسات و مشکلات خود را به دیگران بگویید و آرامش بیشتری احساس کنید.
21- یکی از مهمترین مهارتها در آرام بودن، فکر نکردن به مسائل کوچک است، دومین مهارت، کوچک شمردن تمام مسایل است.
22-
شاد کردن دیگران، موجب آرامش می شود. نمی دانید چه لذتی دارد پول
رستوران امشب را با توافق سایرین به یک کارتن خواب هدیه دهید. قدردانی
کنید. دیگران را برای لطف کردن به خود تحت فشار قرار ندهید، لطف که وظیفه
نیست!
23- اگر می دانستید که : «سیگار کشیدن + ورزش نکردن = ا سترس ، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سیگار نمی کشیدید و ورزش کردن را به تعویق نمی انداختید.
شروع ترم
یک هفته بعد از شروع ترم
دو هفته بعد از شروع ترم
قبل از میان ترم
در طول امتحان میان ترم
بعد از امتحان میان ترم
قبل از امتحان
پایان ترم
اطلاع از برنامه پایان ترم
7 روز قبل از پایان ترم
6 روز قبل از پایان ترم
5 روز قبل از پایان ترم
4 روز قبل از پایان ترم
2 روز قبل از پایان ترم
1 روز قبل از پایان ترم
شب قبل از امتحان
1 ساعت قبل از امتحان
در طول امتحان
هنگام خروج از
سالن امتحان
بعد از امتحان
حتمابخوانید: سی درس برای موفقیت [ March 04, 2009 ]
1 ) خصوصیات افراد دنباله رورا بشناسید .
2)خود را از دنباله روی آزاد کنید.
3)موقعیت زندگی خود را ارزیابی کنید .
4)نگذارید دیگران شمارا اسیر خواسته های خود کنند .
5)با افراد ممتاز معاشرت کنید.
6)مواظب شغل خود باشید .
7)خودتان ،خود را قربانی نکنید .
8)قوی باشید .
9)باترس مقابله کنید .
10)هیچ کس را بالاتر از خودقرار ندهید .
11)احترم دیگران را برای خود جلب کنید .
12 ) از گذشته درس بگیرید .
13) نگذارید افرادی شمارا به خاطر گذشته تان به بازی بگیرند .
14)به آینده امیدوار باشید .
15 )همرنگ جماعت نشوید بپذیرید که تنها هستید .
16)موفقیتهایتان را به رخ دیگران نکشید .
17)سفره دل خود را برای همه باز نکنید .
18)به گفتار واعمال خود بیندیشید .
19)انتظار نداشته باشید دیگران شما را درک کنند .
20) دیگران را همانطور که هستند بپذیرید .
21) توقع خود را از دیگران محدود کنید .
22) از افراد منفی باف فاصله بگیرید .
23) از گزافه گویی بپرهیزید .
24)دیگران را مقصر ندانید .
25 ) رفتار درست را به دیگران بیاموزید .
26) در هر موقعیتی خود را زنده وخلاق نگه دارید .
27) قدر وارزش خود رابدانید .
28) سازنده وثمر بخش باید .
29)به آرامش درونی وشادمانی دست یابید .
30) بدانید برای آنکه شاهد موفقیت باشید هیچ گاه دیر نیست
منبع: کتاب آأخرین راز شاد زیستن (اندرو متیوس)
دنیای
ما روز به روز ماشینی تر و پیچیده تر می شود. همه چیز تخصصی شده و روابط
آدمها نیز تحت تاثیر تکنولوژی قرار گرفته است. امروز یک نفر نمی تواند از
پس همه کارها برآید. و برای هر مسئله ای باید به متخصص مربوطه مراجعه کند.
در این میان ، مسائل خاص انسان که در واقع محور زندگی هست ، به حاشیه
رانده شده و از آن غفلت شده است. همه تکنولوژی ، صنعت و رفاه برای آدمی
است، ولی آن بخشی از علم که مربوط به مهارت های زندگی و آرامش انسان است ،
مورد چشم پوشی قرار گرفته است.
انسان با این همه توانایی هایی که دارد، ولی خسته و تنهاست. و مهارتهای
لازم برای استخراج این گنج عظیم که در وجودش نهفته است را ندارد.
پابه پای رشد علمی در تهیه و رشد امکانات و شرایط مختلف زندگی، روانشناسان
و مشاوران طی سالهای گذشته با تحقیقات و بررسی توانایی های انسان ، به
یافته های با ارزشی دست یافته اند که به انسان کمک می کند ، درکنار رفاه
ظاهری و رشد امکانات زندگی، بتواند درگیری های ذهنی خود را حل کرده و در
آرامش قرار گیرد. حتی جهت رشد ، خودشکوفایی و خوشبختی خود گامهای بلندی بر
دارد.
یکی از موضوعات روانشناسی و مشاوره در این مسیر ، مهارت های زندگی است.
مهارتهای زندگی توانایی های هستند که به ما کمک می کنند تا در موقعیت های
مختلف، عاقلانه و صحیح رفتار کنیم. به طوری که آرامش داشته باشیم، لذت
ببریم و در عین حال با دیگران ارتباط سازگارانه و مفیدی را برقرار کنیم و
بدون توسل به خشونت و یا خودخوری بتوانیم مسایل پیش آمده را حل نمائیم و
ضمن کسب موفقیت در زندگی احساس شادمانی داشته باشیم.
فواید و کاربردهای مهارت زندگی برای ما:
1 – نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده ، همسر ، فرزندان، دوستان ، همکاران، فامیل و جامعه
2 – روابط لذت بخش و رشد دهنده با امکانات ، تکنولوژی و محیط زندگی
3 – دفع فشارهای روانی از طرف محیط های متفاوت
4 – سازگاری با مسائل اقتصادی و نیازهای معیشتی
5 – مدیریت خانواده و تربیت فرزندان
6 – تقویت اعتماد به نفس
7 – رشد و تقویت عواطف و احساسات انسانی
8 – شناخت و کنترل هیجانات و احساسات خود و دیگران
9 – تقویت مهارت های ارتباطی
10 – تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی
11 – رفع درگیری ها و تنش های درونی
12 – تامین آرامش و لذت زندگی
13 – رشد شخصی، خودشکوفایی، بالندگی ، خوشبختی و شادابی
فهرست مهارت های زندگی
ده مهارت زندگی که سازمان بهداشت جهانی مشخص نموده است عبارتند از:
1 – مهارت های خودآگاهی
2 – مهارت همدلی
3 – مهارت روابط بین فردی
4 – مهارت ارتباط موثر
5 – مهارت مقابله با استرس
6 – مهارت مدیریت بر هیجان
7 – مهارت حل مسئله
8 – مهارت تصمیم گیری
9 – مهارت تفکر خلاق
10 – مهارت تفکر نقادانه
نکته: مهارت با دانستن و علم متفاوت است. همانطور که یک نفر با خواندن
کتاب شنا، فقط علم پیدا می کند ولی شنا کردن یاد نمی گیرد، دانستن این
مهارتها هم کافی نیست ، بلکه با تمرین و به کارگیری به مرور در زندگی
روزانه، شاهد نتایج رضایت بخش آن خواهیم بود.
معرفی مهارت های زندگی
مهارت خودآگاهی
مهارت خودآگاهی ، توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت خواسته هاست. نیازها،
تمایلات و تصویر واقع بینانه از خود است تا حقوق فردی، اجتماعی و مسؤولیت
های خود را بهتر بشناسیم
این مهارت موجب می شود که به سئوال مهم « من کیستم؟» جواب دهیم.
مهارت همدلی
همدلی یعنی این که فرد بتواند مسایل دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند و به آن ها احترام بگذارد.
این مهارت موجب می شود تا به دیگران توجه کرده و آن ها را دوست داشته
باشیم و خود نیز مورد توجه و دوست داشتن دیگران قرار بگیریم و با ایجاد
روابط اجتماعی بهتر به هم نزدیکتر شویم.
مهارت روابط بین فردی
مهارتی است که موجب می شود ضمن تقویت روحیه ی مشارکت، اعتماد واقع بینانه
و همکاری با دیگران بتوانیم مرزهای روابط بین خود و کسانی که دوستشان
داریم را تشخیص داده و در جهت ایجاد روابط صمیمانه و دوستانه قدم برداریم
و هر چه زودتر به دوستی های نامناسب و ناسالم خود خاتمه دهیم. پیش از آن
که مورد آسیب جدی قرار گیریم.
مهارت ارتباط مؤثر
کسب این مهارت به ما می آموزد برای درک موقعیت دیگران چگونه به سخنان آنان
فعالانه گوش دهیم و چگونه دیگران را از احساس و نیازهای خودآگاه نماییم تا
ضمن به دست آوردن خواسته های خود طرف مقابل نیز احساس رضایت نماید.
مهارت مقابله با استرس
در دنیای امروز ، همواره با تغیرات وسیع و پیچیده ای مواجه ایم و هر تغییری با فشارهای روحی و روانی (استرس)همراه است.
میزان استرس اگر بیش از حد و طولانی باشد، برزندگی و عملکرد ما تأثیر منفی
گذاشته و مشکلات جدی و زیادی را برای ما به وجود خواهد آورد.
فراگیری این مهارت به ما کمک می کند تا ضمن شناسایی هیجان های خود و
دیگران و تأثیر آن ها بر تفکرات و رفتارهایمان بتوانیم در مقابله با آن ها
واکنش مناسب را از خود بروز دهیم.
مهارت مدیریت بر هیجان
ما همواره با احساسات و هیجانات مختلفی مثل خشم، ترس، لذت، غم و ... روبرو
هستیم که آنها بر تصمیم گیری و نحوه زندگی و روابط ما با دیگران اثر می
گذارد، شناسایی و کنترل این احساسات و هیجانات قسمتی از مهارت مدیریت بر
هیجان می باشد.
بخش دوم مهارت مدیریت بر هیجان مربوط به شناخت و کنترل احساسات و هیجانات
دیگران است. در این مهارت ما متوجه عکس العمل احساسی و هیجانی دیگران شده
و آنرا تحت کنترل قرار می دهیم.
مهارت حل مسئله
ما هر روزه با مسایل فراوانی روبه رو هستیم که برخی ساده و برخی پیچیده
اند. مهارت حل مسئله این توانایی را به ما می دهد که با توجه به تجارب
عملی و توانمندی های ذهنی خود بتوانیم در جهت حل مسئله یا مشکل قدم
برداشته و به نتیجه مطلوب دست یابیم.
مهارت تصمیم گیری
انسان در مسیر زندگی همواره نیازمند تصمیم گیری های مختلف است و موفقیت در زندگی در گرو تصمیم گیری درست و به جای اوست.
مهارت تصمیم گیری به ما کمک می کند تا با اطلاعات و آگاهی کافی با توجه به
اهداف واقع بینانه خود، از بین راه حل های مختلف بهترین راه حل را انتخاب
کرده و به کار بگیریم و پذیرای پیامدهای آن نیز باشیم.
مهارت تفکر خلاق
فکر کردن مهارتی است که از کودکی می اموزیم.
مهارت تفکر خلاق، قدرت کشف و تولید اندیشه ی جدید را برای ما فراهم می آورد.
مهارت تفکر خلاق به ما کمک می کند درمواجهه با حوادث ناگوارچگونه احساسات منفی خود را به احساسات مثبت تبدیل کنیم.
تفکر خلاق نوع دیگر دیدن است در این تفکر هیچگاه مشکل یک عامل مزاحم به
حساب نمی آید بلکه یک فرصت برای کشف راه حل های نو و بدیع تلقی می شود
تاکنون کسی به آن توجه نکرده است.
حال سئوالی که اینجا مطرح می شود این است که چگونه باید با دیگران ارتباط
برقرار کنیم وجهت افزایش این ارتباط چه کارهایی باید انجام دهیم یا اینکه
چه کارهایی نباید انجام دهیم.در معاشرت باید با روی گشاده ونرمی ومهربانی
با همه رفتار نمود وتند خویی با هرکس که باشد بد است .اگر خود را در سطح
دیگران قرار دهیم واز زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده کنیم
،اغلب به نتیجه دلخواه می رسیم وبا دیگران در سطح خود آنها ظاهر شدن همان
برقراری ارتباط موثرمی باشد .بعضی ها گمان می کند که ارتباط فقط شامل حرف
زدن ،نوشتن ویا بحث کردن است ، اینها از عناصر مهم ارتباطی هستند ولی در
واقع ارتباط را رفتاری می گوییم که پیامی در خود دارد که توسط طرف مقابل
ما درک می شود، خواه شفاهی باشد یا غیر شفاهی ،آگاهانه یا ناآگاهانه ،
عمدی و…. ولی اگر ادراک شود ،جنبه پیام ارتباطی پیدامی کندوهمین عدم درک
پیام رابطه رامختل،معشوق ونارسامی سازد. ارتباطات عامل ومنشا بسیاری از
شادیها وغصه ها و رنجها زندگی است ، زندگی شاد ، زندگی سرشار از دوستی است
. روشن است که با افراد متفاوت ، رفتارهای متفاوتی خواهیم داشت تاکید بر
خصوصیات مشترک ارتباط را موثر می کند ، ما انسانها با یکدیگر مشترکات
فراوان داریم ،با کمی تمرین می توان خود را همراه دیگران بیابیم و با آنها
دوست وهم رای شویم.
?
?)صریح وصادق بودن:
سعی کنیم در روابط خود با دیگران صریح وصادق باشیم ، در گفته های خود صریح
وصمیمی باشیم واز هر نوع ابهامی اجتناب کنیم ، چون اگر منظور خود را با
صراحت بیان نکنیم طرف مقابل ما به اشتباه می افتد وبه حدس وگمان متوسل می
شود واز واقعیت دور می گردد.
?) احساسات خود را بیان کردن:
بااحساس خود روراست باشیم ، سعی کنیم مشکلات زندگی واحساساتی که
داریم،باهمسر وشریک وباطرف مقابل خوددر میان بگذاریم .حتی اگر گمان کنیم
که باعث ناراحتی آنها میشود اگر می خواهیم با طرف مقابل خود ارتباطی معقول
ومنطقی بر پایه تفاهم داشته باشیم ، بهترین روش روراست بودن است واحساس
خود را باوی در میان گذاشتن است .اگر مشکلی را حل نشده باقی بگذاریم ویا
موضوعی را که مداقه وگفتگو در باره آن الزامی است به میان نکشیم ، مثل این
است که دمل چرکین ودردناکی را سرجایش گذاشته وبه حال خود رها کرده باشیم .
?) زمینه مشترک ونکات مشابه را یافتن :
درجست وجوی زمینه های مشترک باشیم، سعی کنیم در ارتباطمان بیشتر ا نکات
مشترک ومشابه را بیابیم . اهداف ونیازها ونگرانیها را از نظر او نگاه کنیم
وبرای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کنیم باید اموراو را از دید ونظر او
ببینیم وبا پرس وجو ، از اموری که نگرانی او باعث شده ، متوجه گردیم ،همین
نکات مشترک زمینه های مساعدی هستند که شالوده همدلی ووحدت وتفاهم را برروی
آن می توان بنا کرد ، عبارتی مثل : ((من وتو هردو همین را می خواهیم ))را
می توان بیان نمود.
?) همدلی وهمدردی کردن:
سعی کنیم با شخص احساس مشترک داشته باشیم . شادی وغم خود به حساب آوریم
وموقعی که او احساس غم می کند ما نیز با او همدرد وهم غم شویم وبالعکس
مساعی ما این باشد که سیستم حسی فردارتباط برقرار کنیم .
?) شنونده خوبی بودن:
شنونده خوبی باشیم وگوش کردن را یاد بگیریم .گوش کردن به سخن وکلام دیگری
موجب می شود تا او در نهایت آرامش خیال ، به طور واقع ، منویات قلبی
واحساسات خود را با ما در میان بگذارد وبرایمان احترام قائل شود وآماده
شنیدن نظرات ما شود.
?) سیستم روحی افراد را شناختن وتقلید از آنها:
برای این کار باید به دقت به افراد چشم بدوزیم وبه سخنان آنها به دقت گوش
فرا دهیم وببینیم غالبا" از چه نوع کلماتی استفاده می کنند آنگاه با
استفاده از همان نوع کلمات ، تقلید از لحن صدا،حالات وحرکات چشم ها به
گونه ای با آنها نحوه فکر وعملکرد ذهنی شان مطابق باشد.
?) شخصیت افراد در نظر گرفتن:
باید ببینیم طرف مقابل ما چه شخصیتی دارد ، برون گراست یا درون گرا ، برای
صمیمیت با درون گرایان باید ببینیم چه ایده ها وارزشهای برای آنها اهمیت
دارد و آنگاه بکوشیم تا با توجه به چارچوبهای ذهنی شان با آنها رفتار کنیم
وصحبت کنیم وبالعکس ، برای همدلی با برون گرایان به آنها نشان دهیم که
آنچه می گویند وعمل می کنند با اندیشه ورفتار مردم هماهنگ است.
?) تقویت نمودن عزت نفس :
برای تقویت عزت نفس خودباید با تعمق در ژرفای وجود از دنیای پیچیده درون
خود آگاه شویم ، به کاستی هایمان پی ببریم ، جهت گیری هایمان را در قبال
رویدادهای مردم وشرایط گوناگون بشناسیم وبه فکر اصلاحشان باشیم وبا کمک
حرمت نفس وارزشی که برای خودمان قائل هستیم حق انتخابمان چندبرابرمیشود
وارتباطمان با دیگران به نحو چشمگیری بهبود می یابد .
?) محترم شمردن احساس طرف مقابل :
همواره رفتاری احترام آمیزداشته باشیم واحساس طرف مقابلمان رامحترم
بشماریم،کوچک کردن همدیگر،به خصوص درحضور دیگران درمناسبات وروابط
،اثرتخریبی دارد،رفتار توام باظرافت وملایمت نه فقط شامل رفتار مودبانه می
شود،بلکه صفا وصداقت واقعی واعتمادکامل نیز در بردارد.
??) سکوت نمودن :
سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است ویکی از جنبه های مهم ارتباط است ،
مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد، سکوت می تواند در مناسبات انسان عشق
ورضایت وخشنودی وتفاهم دوگانه واحساسها را منتقل سازد.
??) عدم افراط در موعظه:
منظورمان را به صورت سخنرانی ونصیحت خشک تو خالی بیان نکنیم . موعظه می
تواند جنبه افراطی ومخرب درروابط داشته باشدومابایدسعی کنیم حداعتدال
رانگاه داریم وبرای سخنانمان ارزش قائل شویم وجایی که ازمانظرمی خواهند ،
نظر بدهیم .
??) وقت وموفقیت شناس بودن :
یادبگیریم که چه وقت شوخی وچه وقت جدی باشی،هیچگاه طرف مقابلمان رادست
نیدازیم ،ازگفتن جملات وکلماتی که باراخلاقی وفرهنگی مناسبی ندارنددربیان
منظورمان ، خوداری نماییم ،شوخی کردن بایدباتوجه به موقعیت وزمان خاصی
باشد .
??) مخالفت نمودن به شیوه مناسب :
یاد بگیریم که چگونه بدون بحث وجدلهای مخرب ، مخالفت خود را نشان دهیم ،
جرو بحثها غالبا" بابلند کردن صدا ، دادوفریاد ، خشم وغضب ، همراه است .
بحث وجدلها تا حدود زیادی تحت تاثیر گرایشات وخلق وخوی افراد درگیر مباحثه
قرار می گیرد .اکثریت مردم فاقد روحیه خود پسندانه افراطی هستند ، به این
علت با تسلطی که بر نفس خود دارند می توانند از درگیری واهانت خود داری
کنند .کسی که می خواهد شمارا خشمگین کندتاازکوره در برویدبهترین راه
مقابله باآن برگزیدن روشن سازنده به جای عکس العمل وروش مخرب ومنفی است که
اوبه آن توسل جسته است .
??) یکی بودن قول وعمل :
سعی کنیم قول وعملمان یکی باشد .هنگامی که خودمان برای گفته های خود ارزش
قایل نیستیم ، چه انتظاری می توان داشت که دیگران قولها وسخنان ما را
محترم بشمارند .هنگامی که ما قول می دهیم کاری را انجام دهیم سعی کنیم آن
را به مرحله عمل برسانیم واگر ناتوان در انجام آن هستیم هرگز خود مکلف به
وعده ای که از عهده آن بر نمی آییم ، نکنیم روراست وصادقانه بگوییم نمی
توانیم .پس برای اینکه دیگران را به خوبی درک کنیم باید بتوانیم اطلاعات
را به خوبی از آنها کسب کنیم واین امر منوط به توانایی ما در دقیق گوش
کردن ، دقت نظر ، همدلی ، طرح سئوالات مفید وسودمند واحترام متقابل است .
احترام با سیستم حسی فرد دیگر ، مشاهده همه چیز از نگاه او وسر در آوردن
از نیازها وعلایقش به ما کمک می کند که اطلاعات را به نحوی دریافت کنیم که
به سهولت قایل فهم وهضم باشد . دو عامل اساسی ارتباط ، همان درک شدن ودرک
کردن است . زندگی یک مسابقه صرف نیست،می توانیدبا اشخاص به گونه ای رفتار
کنید که هرکس خودرا یک برنده در نظر بگیرد واحساس پیروزی کند. شرایط پیروز
شدن یکی وباختن دیگری هرگز به نفع کل نیست. همگام شدن نه تنها روی دیگران
، بلکه روی ما نیز تاثیر قابل ملاحظه ای بر جای می گذارد .وقتی با دیگران
همگام می شویم در واقع به دورن آنها می رویم ودر ذهن آنهاجا می گیریم ودر
ارتباطمان باید سعی مان در افزایش وارتفاء بیش ازبیش این
رفتارهاباشدودرنتیجه تجربه ای از آنها پیدا کنیم.همگام شدن موثربه ماامکان
می دهد با دیگران برخورد همدلانه وبه یاد ماندنی داشته باش.
منبع:سایت آفتاب