زمانی
که با واژ? هنر، روبهرو میشویم، مفهوم زیبایی به ذهن انسان خطور میکند.
این زیبایی، به مبدأ و منشأ اصلی خود بر میگردد، یعنی خداوندی که خود،
هنرمند است و زیباییهای فراوانی را در جهان خلقت و البته در بشرِ پُر رمز
و راز نهفته است.
رنگآمیزی طبیعت و فرصت حیات و زندگی
دادن به انسانها، از هنرمندیهای این خالق تواناست. آری، زندگی، خود هنر
است، اگر چه هنرهای دیگر میتوانند رنگ و بویی تازه و جانی دوباره به آن
ببخشند.
جای هنر در زندگی کجاست؟ بیشتر ما، هنر را محدود به یکسری موضوعات خاص میدانیم، مثلاً نقاشی،سینما
امّا
میتوان هنرمندانه زندگی کرد و مانند هنرمند که به رنگ و تصویرها جان
تازهای میبخشد، ما هم با گذشت و بخشش، به زندگیمان جان تازهای بدهیم و
برای بهبودی روابط و کسب موفّقیت، از آن بهره بگیریم.
بخشش
به معنای حقیقی، یعنی رهایی از آزارهایی که باعث رنج و آزردن ما شده است،
مثل: رها کردن نفرتی که در درون ما وجود دارد و حال ناخوشایندی به ما
میدهد.
بخشیدن، به مفهوم فراموشی و چشمپوشی نیست ،زیرا انسان
نمیتواند هیچ چیز را از حافظه ی خود پاک کند ، بلکه تنها میتواند ببخشد
و رها کند. گذشت، هنر والای عقل است. برای رسیدن به آن، ابتدا باید خود را
بشناسیم و توان بخشیدن خود را داشته باشیم، تا بتوانیم از بداندیشی و
سوءظن نسبت به شخصی که ما را آزار داده است، رها شویم. اغلب ما، بخشش را
کاری سخت و دشوار میپنداریم، امّا برای راحت بخشیدن، لازم است بدانیم که
هیچ انسانی کامل نیست و هم? آدمیان، ممکن است در طول زندگی، دچار اشتباهات
فراوانی شوند که برای رهایی و رسیدن به آزادی، گذشت و بخشش را میطلبد.
گاهی
اوقات حس میکنیم که احساسات ناخوشایند ما، موجّه نیستند و یا از این که
آنان را تأیید کنیم، هراس داریم ،در صورتی که زمانی قادر به بخشیدن هستیم
که احساسات ناخوشایند خود را موجّه کنیم و اجازه دهیم رنجی را که برای آن
بخشیدن لازم است، و نشئت گرفته از احساسات ناخوشایند ماست، احساس کنیم.
البته اوج بخشیدن، زمانی تحقّق میپذیرد که هر دو طرف (طرف آزاردیده و
خطاکننده)، این عمل را انجام دهند.
گذشت،
بدون شک، واقعیتهای مثبتی را در زندگی فردِ بخشنده در بر دارد. بخشش و
گذشت، هنری است که هر فرد با اختیار کامل، آن را انجام میدهد. هر انسانی
که عمل معجزهآسای بخشیدن را انجام میدهد، هنری را میآفریند که به واسطه
ی آن، از رنجی که سالهاست گرفتارش بوده (رنج جدایی و تنهایی) رها میشود
و دوباره فرصتِ با هم بودن را به خود و طرف مقابل خود میدهد و چشمانش را
رو به حقایق و صفات خوب آنان باز میکند،حقایقی را که نفرتش، مانع از دیدن
آنها میشد. بنا بر این، اگر از این هنر والا، هر چند کم و به ندرت بهره
جوییم، باز میتوانیم بگوییم: هنرمندیم.
منبع : مجله حدیث زندگی- با تلخیص